{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
تعهد به سند ازدواج نیست . تعهد به حلقه ی دست چپ نیست . تعهّد... یه حسّیه تو قلب آدما....
مـن اونـو دسـت فـاصـله ها سـپـردم و خـاطـره هـا بـه انـتـقـام پـا شـــــدن....!
می گویند هر شکست مقدمه یک پیروزی است... خدایا با تکه تکه های غـــــــــرورم چه میخواهی بسازیـــــــ؟؟؟؟؟؟؟
تـو مثـل همـه ی مـردهایی هستـی کـه دیـده ام بـا یـک تفـاوت بـزرگ کـه.. مـن بـا تـو خـوشبختـم!
" این کلمات نحیف را یارای آن نیست تا بار سنگین محبت مرا به منزل گاه بلند تو برسانند پس همان بهتر که گاهی ... به نگاهی ...! "
خدایا....زندگیت مانند حرف پسربچه ایست که گریه کنان ب مادرش میگفت:هم میزنی هم میگی گریه نکن؟!
تو صدم کن...سرعت صوت سهل هست... با سرعت نور میام....
يادِ آن قطره ىِ باران پريشانم كرد..... ك براىِ يك بوته ىِ خار.... آسمان را ول كرد.... بوته اما...... لبِ جوى..... چ خوش و سرحال بود...
یک روز که باران می بارد، یک روز که چترمان دو نفره شده یک روز که همه جا حسابی خیس خیس است ، یک روز که گونه هایت از سرما سرخ سرخ شده ، آرامتر از هر چه تصورش کنی ، آهسته می بوسمت…!
آموخته ام که وابسته نباید شد... نه به هیچ کس ... نه به هیچ رابطه ای... واین لعنتی نشدنی ترین کاری بود که آموختم...
من یک عذر خواهی نه...هزار عذر خواهی به خودم بدهکارم ععتنها به این دلیل که طی این چند سال با تو بودن، خیلی خودم رو تغییر دادم و الان خودمو یادم نمیاد!
هیچ انتظاری از کسی ندارم واین نشان دهنده ی قدرت من نیست مسئله خستگی ام از اعتماد های شکسته خورده است.
درگذرازشهرعشق رسمی این چنین دیدم.... مجنون هابه داراویخته شده بودند ولیلی هابه چهاربایه های زیر انها لگدمیزدند
در اغوش خودم هستم،من خودم را در اغوش گرفته ام نه چندان با محبت و نه چندان با لطافت اما وفادار وفادار...
به دادم برس گریه، دلم خیلی گرفته... نگو از دوریه کیه، نپرس از چی گرفته... اونی که قبل رفتن دوباره عاشقم کرد... خودش آباد شد اما...دلم ویران شد از درد...
خواستم پاره گریبان کنم از دست غمت دستم از ضعف … دریغا … به گریبان نرسید . . .
تعهد به سند ازدواج نیست . تعهد به حلقه ی دست چپ نیست . تعهّد... یه حسّیه تو قلب آدما....
مـن اونـو دسـت فـاصـله ها سـپـردم و خـاطـره هـا بـه انـتـقـام پـا شـــــدن....!
می گویند هر شکست مقدمه یک پیروزی است... خدایا با تکه تکه های غـــــــــرورم چه میخواهی بسازیـــــــ؟؟؟؟؟؟؟
تـو مثـل همـه ی مـردهایی هستـی کـه دیـده ام بـا یـک تفـاوت بـزرگ کـه.. مـن بـا تـو خـوشبختـم!
" این کلمات نحیف را یارای آن نیست تا بار سنگین محبت مرا به منزل گاه بلند تو برسانند پس همان بهتر که گاهی ... به نگاهی ...! "
خدایا....زندگیت مانند حرف پسربچه ایست که گریه کنان ب مادرش میگفت:هم میزنی هم میگی گریه نکن؟!
تو صدم کن...سرعت صوت سهل هست... با سرعت نور میام....
يادِ آن قطره ىِ باران پريشانم كرد..... ك براىِ يك بوته ىِ خار.... آسمان را ول كرد.... بوته اما...... لبِ جوى..... چ خوش و سرحال بود...
یک روز که باران می بارد، یک روز که چترمان دو نفره شده یک روز که همه جا حسابی خیس خیس است ، یک روز که گونه هایت از سرما سرخ سرخ شده ، آرامتر از هر چه تصورش کنی ، آهسته می بوسمت…!
آموخته ام که وابسته نباید شد... نه به هیچ کس ... نه به هیچ رابطه ای... واین لعنتی نشدنی ترین کاری بود که آموختم...
من یک عذر خواهی نه...هزار عذر خواهی به خودم بدهکارم ععتنها به این دلیل که طی این چند سال با تو بودن، خیلی خودم رو تغییر دادم و الان خودمو یادم نمیاد!
هیچ انتظاری از کسی ندارم واین نشان دهنده ی قدرت من نیست مسئله خستگی ام از اعتماد های شکسته خورده است.
درگذرازشهرعشق رسمی این چنین دیدم.... مجنون هابه داراویخته شده بودند ولیلی هابه چهاربایه های زیر انها لگدمیزدند
در اغوش خودم هستم،من خودم را در اغوش گرفته ام نه چندان با محبت و نه چندان با لطافت اما وفادار وفادار...
به دادم برس گریه، دلم خیلی گرفته... نگو از دوریه کیه، نپرس از چی گرفته... اونی که قبل رفتن دوباره عاشقم کرد... خودش آباد شد اما...دلم ویران شد از درد...
خواستم پاره گریبان کنم از دست غمت دستم از ضعف … دریغا … به گریبان نرسید . . .
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}